جدول جو
جدول جو

معنی کرایه نشین - جستجوی لغت در جدول جو

کرایه نشین
سلاک نشین آنکه در خانه و جایی که کرایه کرده اقامت کند
تصویری از کرایه نشین
تصویر کرایه نشین
فرهنگ لغت هوشیار
کرایه نشین
((~. نِ))
مستأجر
تصویری از کرایه نشین
تصویر کرایه نشین
فرهنگ فارسی معین
کرایه نشین
مستاجر، آنکه خانه، دکان یا چیز دیگر را اجاره کند، اجاره کننده، اجاره دار، اجاره نشین
تصویری از کرایه نشین
تصویر کرایه نشین
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عمل کرایه نشین: ... (وزن و دو کودک عزیز ش را از نا راحتیها کرایه نشینی برهاند)
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که در سایه نشیند، کسی که تعب و و رنج روزگار ندیده و نچشیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایه نشین
تصویر سایه نشین
کسی که در سایه بنشید، کنایه از شخص بی کاره و خوش گذران که به بی کاری و بطالت عادت کرده و تن به رنج و زحمت ندهد
فرهنگ فارسی عمید
آنکه در کنار راه نشیند، گدای سر راه، بی خانمان، غریب یا حکیم راه نشین. یا حکیم راه نشین متطببی که در کنار خیابانها مینشست و مردم را با دادن بعض حبوب مداوا میکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه نشین
تصویر راه نشین
غریب، بی خانمان، گدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه نشین
تصویر راه نشین
((نِ))
گدای سر راه، غریب، بی کس، ره نشین
فرهنگ فارسی معین